خدا نگهداره این مدهای رنگ و وارنگ و کلاسهای هفتاد و هفت رنگ
زمان ما اگه می خواستی خیلی فیس بیای مامان جون علاوه بر دیپلم متوسطه، دیپلم خونه داری هم داشت.
خانوم گلی تشریف میبرن، کلاس چاکرا شناسی.
فکر کن؛ نه که همه مشکلات زندگی ما حل بود، فقط خداد تومان تو جیب این کلاسهای مد روز ریختنم واجب بود که ریختم.
که مبادا زبونم لال، یک وقت گلی عقدهای بشه
روز اول وقتی اومدم خونه یه ظرف آب به چه گندگی که خودش چند تای گلی میشد وسط اتاق گذاشت تا پاهاش رو در آب و نمک بذاره نمی دونم چاکرای چی چیش گرفته بود بلکه اینطوری باز بشه
گفتم: گلی این چاکرا درمانی آتش سوزی که نداره انشالله؟
اومدم بیرون دیدم کلی سبزی خشک و چمیدونم عود و کندر و از این اسباب آسایش هم خریده روی میز آشپزخونه قطار شده بود
وای که چقدر خوش می گذره
فکر کن ما تو خونه آهسته راه میریم، آهسته حرف میزنیم
بلند نمی خندیم و خلاصه همه اش اسباب خنده. راه به راه جوشوندههای مختلف میخوره و سنگهای جور واجور رو سر و کلهاش می ذاره تا چاکراهاش باز بشه
یک روز گفتم گلی اونوقت این چاکراهایی که میگی کجا هستند ؟؟
مثل بز نگاهم کرد و گفت « سر جاشون »
گفتم مثلا یکیش رو بگو
گلی : یکی رو گلو . تازشم استادمون گفت: من باهاس رو این چاکرام کار کنم
چند روزی خونهمون کمدی کلاسیک بود
دل آرام هم که از بازی عقب نبود مثل گلی عو د روشن میکرد و نفس عمیق می کشیدند.
یک ربع بعد از نفس تنگه به حال مرگ می افتادند خلاصه فیلمی بود این چاکرا بازی گلی
خلاصه که هرچی چاکرا ماکرای بسته و نیمه بسته داشتیم باز شد
مثل بز نگاهم کرد و گفت « سر جاشون »
گفتم مثلا یکیش رو بگو
گلی : یکی رو گلو . تازشم استادمون گفت: من باهاس رو این چاکرام کار کنم
چند روزی خونهمون کمدی کلاسیک بود
دل آرام هم که از بازی عقب نبود مثل گلی عو د روشن میکرد و نفس عمیق می کشیدند.
یک ربع بعد از نفس تنگه به حال مرگ می افتادند خلاصه فیلمی بود این چاکرا بازی گلی
خلاصه که هرچی چاکرا ماکرای بسته و نیمه بسته داشتیم باز شد