باز بوی ولنتانک میآد و من دلم گرفت.
آخه من هیچکی رو ندارم واستهاش کادون بخرم
ها پس چی؟
فقط که کادون گرفتن نیست.
انقده خوبه آدم واسته یکی دیگه کادون میخره.
میفهمه یکی هست که دوستش داره و اصن اصنم تهنا نیست
آخه من فقطی از تهنایی میترسم.
اینکه تهنا بمونم چون بدم، زشتم؟
بیعرضهام؟
بیسواتم؟
دوست نداشتنیام و اینا
وقتی واسته یکی کادون میخرم یعنی،
همهاش دروغه و خیلی هم خوب و خانوم.
کاش منم مث ایی کیمیان و بیبی اینا پیر بشم دیگه غصه نخورم که چرا هیشکی دوستم نداره
نفهمم کی ولنتانک شد و من از هیشکی شوکولات نگرفتم
آخه من هیچکی رو ندارم واستهاش کادون بخرم
ها پس چی؟
فقط که کادون گرفتن نیست.
انقده خوبه آدم واسته یکی دیگه کادون میخره.
میفهمه یکی هست که دوستش داره و اصن اصنم تهنا نیست
آخه من فقطی از تهنایی میترسم.
اینکه تهنا بمونم چون بدم، زشتم؟
بیعرضهام؟
بیسواتم؟
دوست نداشتنیام و اینا
وقتی واسته یکی کادون میخرم یعنی،
همهاش دروغه و خیلی هم خوب و خانوم.
کاش منم مث ایی کیمیان و بیبی اینا پیر بشم دیگه غصه نخورم که چرا هیشکی دوستم نداره
نفهمم کی ولنتانک شد و من از هیشکی شوکولات نگرفتم