۱۳۹۲ تیر ۱۲, چهارشنبه

برم یا وایستم؟



ای خدا..................................... پس کجانی شما؟

من‌که مردم از تهنایی
تا کی هی تی‌وی نگاه کنم و تو خونه دور خودم بچرخم؟
ایی کیمیانم که هی می‌گه شما کاری به کاران ما نداری، چون از روح خودت تومون فوت کردی
که هی مجبور نشی کارات رو ول کنی و بیای دنبال ما
ولی آقای توسری می‌گفت: 
                 کیمیان غلط کرده به تو از ایی حرفان بد زده
خدا فقط تو آدم فوت کرد، تازه توی زنشم نه
فقطی آدم
پس یقین شمام خوت مردی، ها؟ یا نه؟
ایی کتابت که واسته مرداس، فقطم که تو آدم فوت کردی
پس چی می‌گه علی طهماسبی که خدا گفته:
 در آدم. نگفته آدم زنه بوده یا مرده
آدم فقط یعنی آدم بودن
مام که هی می‌خوایم آدم باشیم
فقط نمی‌دونیم چه جوری و باهاس حرفان کدوم یکی از ایی دوستات رو گوش کنیم، هان؟
یکی می‌گه:
خدا اون بالاس. 
کیمیان می‌گه، تو قلب ماس
دوستاتم که می‌گن: خدا به شما چه؟
پس چی به ما مربوطه؟ 
اصلا واسته چی فوت کردی که حالا هر کی یه چیز بگه؟
خودتم که هیچی نمی‌گی و نشستی اون بالا
 تا همه بزنن پدر هم رو در بیارن و لابدی شمام بخندی هان؟
نه. بی‌بی‌ می‌گه: شما ما رو ساختی تا بعد پدرمون رو دربیاری
خب پس ایی یعنی چی؟

اصلا شما هستی و من از زندگی افتادم
یا نیستی برم دنبال زندگی خودم
هی آقای خدا
هستی..............؟
می‌شنوی منو؟
منو می‌بینی؟
اصلا منو ساختی یا فک می‌کنم ، هستم؟
ما که اصلنی زندگی نمی‌کنیم
نه که نیستیم و از الکی فکر می‌کنیم هستیم و شما هم فوت کردی تو ما؟
نه که اینا رو یه روز از الکی گفته که هی از ترس شما زندگی نکنیم؟
هاااااااااااااااااااااااااان ؟ الو........................ چرا هیچکـ--------------------------------------ی راستش رو به آدم نمی‌گه؟