۱۳۹۲ آذر ۱۰, یکشنبه

زنگ انشاء


واضح و مبرهن است كه اگر آدم پول نداشته باشد،

نمی‌تواند برای خودش کتابی بخرد و در مدرسه یا جاهان دیگر تحصیل کند

آدم بی‌پول شب‌ها گشنه‌پلو می‌خورد و صبح در مدرسه خوابش می‌گیرد و نمی‌تواند به علم حتا نزدیک بشود
بعضی از آدم‌های بی‌پول دزد هم می‌شوند.
 باور کن
آدم باهاس پول داشته باشد تا به‌خاطر یه مانتو یا عطر از الکی به پسرا نگه، 
دوستت دارم
آدمی که پول زیاد دارد هیچ‌وقت مثل زینت خانوم به خانه سالمندان نمی‌رود و تا وقتی پول زیاد دارد
آدم باید پول داشته باشد تا همه او را دوست داشته و بهش از الکی احترام بزارن
آدم بی‌پول همیشه تهنای تهناس و از همه بدش می‌آد
آدم بی‌پول مجبوره به‌جای شوور برای خودش صاحب پیدا کند 
که برای او لباسان خوشکل بخرد و او را همیشه به سفر ببرد و
 ماشین خوکشل برایش بخرد و ..... 
همه چیزانی که اگه نداشته باشی، هیشکی آدم را دوست ندارد
بعد تو خوشحال،
 آقای شوور، راضی 
با خانوم منشی،   بازی

 واضح و مبرهن است که علم خیلی بهتر از ثروت است. 
به شرطی که پول داشته باشیم که سر کلاس شکم‌مون قارو قور نکنه تا درس شما رو بفهمیم