تا وقتی بچه بودم، تا یه چی میگفتم، بیبی چشم غره میرفت و اخم میکرد،میگفت :
این حرفها گندهتر از دهن بچهاس.
کلی زور زدیم باورمون شد، راس راستی و تا ابد ابد، بچهایم.
تازه تازگی مدل بيبی عوض شده و زور میزنه باور کنم .
ما خدا به دنیا اومدیم، از روح خدا هستیم تا آخرش هم خداییم.
مگه من کیام که هی عوض بشم؟
ولی با این همه مدلان روز به روز بیبی؛ عوضی نشم؟