شما که خودت خدا بودی.
همه چیزانم که خودت ساخته بودی؛
دیگه باهستی چی رو بفهمی که خواستی توی ما، بیای زمین بازی ؟
شما همه چیزان رو ، اییطوری میفهمی؟
اول میشی اونی که میسازی بعد میفهمی چی ساختی؟
یا نه که ، دلت میخواسته مث ما پا داشته باشی، راه بری.
بچه باشی بزرگ بشی، عاشق بشی دلت بشکنه یا دلش رو بشکونی و بری سرکار و هی نخوابیده بیدار شی که از دنیا عقب نمونی و هزارتا چیزان دیگه آخرشم نفهمیده بری؟
انقده اینا برات جالب بود که قصر خودتون رو تو آسمونا بذاری بیای زمین کارتن خواب بشی؟؟